جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ساعت دوازده شب ایزوگام سقف منزل به پایان می‌رسد. مرد سرکارگر از بالای پشت بام کارگرش را صدا می‌زند و از او می‌خواهد وسایل راجمع و جور کند. کار گر در حال خالی کردن باقی مانده کپسول گاز در حیاط بود که به یکباره شعله‌ی فندک آبگرمکن در گوشه حیاط ورق زندگی او را به آتش می‌کشد. پسر صاحبخانه که در حیاط مشغول بازی بود، دچار سوختگی می‌شود. مرد صاحبخانه هم خود را در شعله های آتش اسیر میبیند و کارگر بیچاره هم دچار سوختگی می‌شود. قضیه از آنجا غم انگیزتر می‌شود که کارگر بعد از مرخص شدن از بیمارستان سوختگی تازه متوجه به پرداخت دیه به مرد صاحبخانه و پسرش محکوم شده و امروز نیاز به کمک دارد.

دیگر مددجویان ...

img8.jpg
img8.jpg
img8.jpg
قبلی
بعدی

مارا در شبکه ای اجتماعی اینستاگرام دنبال کنید